شهرآرانیوز؛ شروع و رواج «سبک آذری» در معماری حرم مطهر از سویی گسترش فضاها را در ابعاد، اندازهها و فرمهای مختلف و متنوع سرعت بخشید و از دیگر سو، دست معمار، کاشی کار و نگارگر را برای اقدام به تغییر و تحول، ساخت و ساز و کاربرد تزیینات معماری متنوع باز گذاشت و حرم مطهر در شمار کارگاه فعال معماری و فعالیتهای جانبی معماری قرار گرفت.
ساخت مسجد گوهرشاد خارج از حرم مطهر، راه را جهت گسترش مجموعه معماری حرم رضوی باز کرد و فضاهای معماری متنوع یکی پس از دیگری ساخته شد. اندکی بعد از احداث مسجد گوهرشاد، دو مدرسه به نام «پریزاد» و «دو در» به فاصله کمی از حرم مطهر ساخته شدند که اکنون نمادهای فرهنگی عصر شاهرخ تیموری محسوب میشوند.
گوهرشاد خاتون که با شور و شوق شاهد اتمام بنای باشکوه مسجد خود بود، ندیمهای داشت به نام «پریزاد» که از نوادگان ربیع بن خُثیم و همسر میرزا میرک، متولی مزار خواجه ربیع، بود. گوهرشاد مازاد مصالح ساختمانی مسجد گوهرشاد را به پریزاد خاتون هدیه کرد و او نیز با هزینه شخصی، مدرسه پریزاد را ساخت؛ بنابراین یکی دیگر از بناهای عام المنفعه و آموزشی در سال ۸۲۳هجری قمری ساخته شد.
مدرسه پریزاد در شمال مسجد گوهرشاد و به فاصله کمی از آن در زمینی به وسعت حدود ۳۰۰مترمربع ساخته شده است.
این مدرسه دارای یک میان سرای مستطیل شکل کم وسعت با چهار ایوان، غرفهها و حجرههایی در دو طبقه است. سبک و سیاق بنا به شیوه آذری و تزیینات آن علاوه بر آجرکاری و تلفیق آجر و کاشی، عمدتا کاشیهای هفت رنگ آبی، نیلی، زرد، سبز، سفید و بنفش است. مدرسه پریزاد برای تحصیل طلاب ساخته شده و گویا موقوفات آن نیز معیشت آنها را تأمین میکرده است.
درست در مقابل مدرسه پریزاد، مدرسه دیگری در سال۸۴۳هجری قمری به همت امیر یوسف خواجه بهادر با زیربنای ۵۰۰مترمربع ساخته شد که در ابتدا «مدرسه یوسفیه» نام داشت و بعدها به «مدرسه دو در» تغییرنام یافت.
این مدرسه نیز که فضای نسبتا محدودی دارد، از یک میان سرا، دو ورودی، چهار ایوان، ۳۲غرفه و حجره در دوطبقه و دو گنبد با کاشی لاجوردی بر فراز بنا تشکیل شده است. آن دو گنبد به مقابر امیر یوسف خواجه بهادر، فرمانده عصر تیموری و بانی بنا و فرماندهای به نام امیر سیدی تعلق دارد. تزیینات معماری این مدرسه مانند دیگر بناهای عصر تیموری، تلفیق آجر وکاشی، کاشی ساده و هفت رنگ و معرق و مقرنسهای گچی پرکار است.
گویا ساخت وساز در حریم حرم مطهر در دوران تیموری همواره تداوم داشته و آن ساخت وسازها علاوه بر اینکه چهره حرم رضوی را دگرگون کرده، فضاهای جدیدی در مجاورت حرم مطهر را موجب شده که «ایوان امیرعلیشیر» از آن جمله است.
سلطان حسین بایقرا، آخرین پادشاه تیموری، وزیر و مشاور فرهیخته و اندیشمندی داشت به نام امیرعلیشیر نوایی. او علاوه بر آثار و تألیفات، بناهای خیر و عام المنفعه فراوانی ساخت. یکی از آن بناهای فاخر، ایوان امیرعلیشیر بود که پس از طلاکاری در عصر نادرشاه به «ایوان طلا» و «ایوان نادری» معروف شد. این ایوان که بین سالهای ۸۷۵ تا ۸۸۵هجری قمری با ۲۱ مترارتفاع، حدود ۱۴ متر عرض دهانه وحدود ۷ متر عمق ساخته شد، از طریق چهار درگاهی به مجموعه حرم مطهر مرتبط میشود.
ساختار بنا، چون دیگر بناهای عصر تیموری از شیوه آذری تبعیت کرده است؛ در حال حاضر کف و ازارهها با سنگ مرمر و رویه دیوارها با ورقههای مسی طلا کاری پوشیده شده و تردید نیست که رویه دیوارها پیش از طلاکاری همانند مسجد گوهرشاد به کاشی معرق و کتیبه مزین بوده است. در آرایش مطلای جدید نیز معمار و هنرمند در جای خود، مقرنسها و کتیبهها را از یاد نبرده است.
در کتیبه پیشانی ایوان، کتیبهای که به خط ثلث نگارش یافته و پس از زلزله سال ۱۰۸۴هجری قمری محمد رضا امامی آن را بازنویسی کرده، به زمان ساخت بنا در عهد سلطان حسین بایقرا اشاره شده است.
هم زمان با احداث نخستین ایوان در مجموعه معماری حرم رضوی، یک فضای معماری دیگر نیز برای نخستین بار در شمال حرم پا گرفت که «صحن» بود. صحن به منزله یک پیشخوان برای ورود به ایوان و فضاهای درونی حرم مطهر بود. البته از گذشتههای دور چنان پدیدهای به صورت روباز یا سربسته در معابد، کاخها و مسجدها نیز درنظر گرفته میشد، اما در حرم مطهر، صحن پدیده نوظهوری بود که برای نخستین بار جلو ایوان امیرعلیشیر ساخته شد.
منظور از ساخت آن احتمالا ایجاد نوعی حصار یا حفاظ برای حرم بود. ابعاد نخستین صحن، محدود و مستطیلی بود که با فاصله نسبتا کم ایوان را در بر میگرفت و ایوان امیرعلیشیر میان قاعده جنوبی آن قرار داشت. از دوران صفوی به بعد، صحنها که جنبه نمادین به خود گرفته بودند، با شکوه و زیبا در جای جای مجموعه معماری حرم مطهر ساخته شدند که در بخشهای بعد به تاریخچه و فلسفه وجودی آنها خواهیم پرداخت.
دکتر رجبعلی لبافخانیکی-باستان شناس و استاد دانشگاه